<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
شرمندگی و مردانگی ......برچسب : نویسنده : 6sinamoradic بازدید : 88 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 4:48
برچسب : نویسنده : 6sinamoradic بازدید : 101 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 4:48
برچسب : نویسنده : 6sinamoradic بازدید : 115 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 4:48
برچسب : نویسنده : 6sinamoradic بازدید : 113 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 4:48
برچسب : نویسنده : 6sinamoradic بازدید : 105 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 4:48
تو با قلب ویرانه من چه کردی؟ ببین عشق دیوانه من چه کردی
در ابریشم عادت آسوده بودم... تو با حال پروانه من چه کردی؟
ننوشیده از جام چشم تو مستم... خمار است میخانه من... چه کردی؟
مگر لایق تکیه دادن نبودم؟ تو با حسرت شانه من چه کردی؟
مرا خسته کردی و خود خسته رفتی... سفر کرده! باخانه من چه کردی؟
جهان من از گریهات خیس باران... تو با سقف کاشانه من چه کردی؟
« ️افشین یداللهی »
برچسب : نویسنده : 6sinamoradic بازدید : 116 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 4:48
برچسب : نویسنده : 6sinamoradic بازدید : 126 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 4:48
چوپانی ماری را از میان بوته های آتش گرفته نجات داد و در خورجین گذاشته و به راه افتاد. چند قدمی که گذشت مار از خورجین بیرون آمده و گفت: به گردنت بزنم یا به لبت؟
چوپان گفت: آیا سزای خوبی این است؟
مار گفت: سزای خوبی بدی است. قرار شد تا از کسی سوال بکنند، به روباهی رسیدند و از او پرسیدند.
روباه گفت:
من تا صورت واقعه را نبینم نمیتوانم حکم کنم، پس برگشته و مار را درون بوته های آتش انداختند، مار به استمداد برآمد و روباه گفت:
بمان تا رسم خوبی از جهان برافکنده نشود.
شرمندگی و مردانگی ......برچسب : نویسنده : 6sinamoradic بازدید : 97 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 4:48
برچسب : نویسنده : 6sinamoradic بازدید : 111 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 4:48